کد مطلب:40864
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
حضرت علي دردوران خلافت باچه مشكلاتي روبرو بود؟
مشكل كشته شدن عثمان اولين مشكلي كه وجود داشت و علي دربارة آن مي فرمود: آيندة بسيار مبهمي درپيش داريم،داستان كشته شدن عثمان بود . علي وارث خلافتي مي شد كه خليفة قبل از او را، انقلابيوني كه انقلاب كرده اند كشته اند، حتي اجازة دفن او راهم نمي دهند واعتراضات فراواني دارند.
2 ـ انعطاف ناپذيري در اجراي عدالت مشكلات ديگري علي(ع) داشت كه مربوط به روش خودش بود ازيك جهت, وتغييري كه مسلمين پيدا كرده بودند ازجهت ديگر. علي مردي بود انعطاف ناپذير. بعد ازپيغمبر سالها بود كه جامعة اسلامي عادت كرده بود به امتياز دادن به افراد متنفّذ و علي(ع) دراين زمينه يك صلابت عجيبي نشان مي داد. مي گفت: من كسي نيستم كه ازعدالت يك سر مو منحرف شوم. حتي اصحابش مي آمدند مي گفتند: آقا! يك مقدار انعطاف داشته باشيد. ميگفت: «اَتَامُرونّي اَنْ اَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْر… وَاللهِ ما اَطورُ بِهِ ما سَمَرَ سَميرٌ» (نهجالبلاغه، خطبة 126) [ازمن نقاضا مي كنيد كه پيروزي وموفقيت درسياست رابه قيمت ستمگري وپايمال كردن حق مردم ضعيف به دست آورم؟! … به خدا قسم تا شبي وروزي دردنيا هست، تا ستاره اي درآسمان در حركت است، چنين چيزي عملي نيست.]
3 ـ صراحت و صداقت در سياست مشكل سوم خلافت او مسئلة صراحت وصداقت او درسياست بود كه اين را هم باز عده ايي ازدوستانش نمي پسنديدند،مي گفتند: « سياست ان همه صداقت وصراحت برنمي دارد، يك مقدار خدعه و دغلبازي هم بايد درآن قاطي كرد. چاشني سياست دغلبازي است» وحتي بعضي مي گفتند: علي سياست ندارد، معاويه را ببين چقدر سياستمدار است! مي فرمود:
«وَاللهِ ما مُعاوِيَةُ بِاَدْهي مِنّي، وَلِكنَّهُ يَغْدِرُ وَيَفْجُرُ، وَلَوْ لا كَراهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ اَدْهَي النّاسِ، وَلكِنْ كُلٌ غَدْرَةٍ فَجْرَةٌ وكُلُّ فَجْرَةٌ كَفْرَةٌ وَلِكُلِّ غادِرٍ لِواءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ القِيامَةِ.» (نهجالبلاغه، خطبه 191)
[به خدا قسم اشتباه مي كنيد، معاويه از من زيركتر نيست, او دغلباز است، فاسق است، من نمي خواهم دغلبازي كنم، من نمي خواهم ازجادة حقيقت منحرف شوم، فسق وفجور مرتكب بشوم. اگر نبود كه خداي تبارك و تعالي دغلبازي را دشمن مي دارد، آن وقت مي ديديد كه زرنگترين مردم دنيا علي است. دغلبازي فسق است ، فجور است واين گونه فجورها كفر است ومن ميدانم كه هر فريبكاري درقيامت محشور مي شود درحالي كه يك پرچمي دارد.]
4 ـ خوارج مشكل اساسي علي(ع)
«جُفاةٌ طَغامٌ عَبيدٌ اَقْزامٌ، جُمِعُوا مِنْ كُلِّ اَوْبٍ تُلُقِّطوا مِنْ كُلِّ شَوْبٍ مِمَّنْ يَنْبَغي اَنْ يُفَقَّهَ وَيُؤَّدَّبَ وَيُعَلَّمَ وَيُدَرَّبَ… لَيْسوا مِنَ الْمُهاجرينَ وَالْاَنْصارِ وَلامِنَ الَّذينَ تَبَوَّؤُا الدّارَ وَالْايمانَ.»
[يك مردمي خشن، جفاة، فظّ غليظ القلب، ولي روحيه هايي پست، مردماني برده صفت، روحشان آقا نيست، درروح اينها آقايي وجود ندارد، از اراذل مردم هستند، معلوم نيست ازكدام گوشه اي پيدا شده اند، يكي از اين گوشه آمده ، يكي از آن گوشه (يك مردم بي بُنه اي، يك مردم بي بوته اي، معلوم نيست از كجا آمده اند، مردمي كه تازه بايد بيايند در كلاس اول اسلام بنشينند و درس اسلام را ياد بگيرند، سواد ندارند، معلومات ندارند، قرآن را نمي دانند چيست، معني قرآن را نمي فهمند، سنت پيغمبر را نمي فهمند) اينهابايد تعليم بشوند، تربيت بشوند، اينها تعليم وتربيت اسلامي پيدا نكرده اند. اينها جزء مهاجرين وانصار كه پيامبر آنها را تربيت كردكه نيستند، يك مردمي [هستند] كه تربيت اسلامي ندارند.]
علي(ع) درشرايطي خلافت را به دست مي گيرد كه چنين طبقه اي هم درميان مسلمين وجود دارد ودرهمه جا هستند؛ درلشكريان خودش هم ازاين طبقه وجود دارند
مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ مشكلات علي(ع)
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.